1-اهمیّت حکمت:
امام علیه السلام در باب اهمیّت حکمت فرمود:" خداوند بیامرزد مردی را که حکمتی را بشنود وآن را در یابد ،به هدایت فر اخوانده شود وبه آن نزدیک گردد ".[1]
1-اهمیّت حکمت:
امام علیه السلام در باب اهمیّت حکمت فرمود:" خداوند بیامرزد مردی را که حکمتی را بشنود وآن را در یابد ،به هدایت فر اخوانده شود وبه آن نزدیک گردد ".[1]
اقسام عدالت
پس از بررسي اين موضوع که عدالت در ضمن برخورداري از اهميت فوق العاده نه اولين اصل در برقراري روابط بين انساني است نه آخرين آنها، در اين جا به بررسي انواع عدالت در مقام اجرا و تحقق خارجي و زواياي آن پرداخته و آنرا در سه بخش مورد بحث و بررسي قرار خواهيم داد: عدالت در برخورد مردم با یکدیگر(عدالت اجتماعی)- عدالت کارگزاران با مردم(عدالت سیاسی)- عدالت رهبران با کارگزاران حکومت(عدالت اداری)
مقدمه :عدالت آرماني گمشده
بشر امروز و ديروز تشنه اجراي عدالت بوده و هست بگونهاي که اين موضوع به يک آرمان بشری تبدیل شد که موانع بسیاری از قبیل جهل و بیخبری وخود کامه گی در تحقق آن وجود دارد .شايد دليل اين همه تشنگي و عشق به عدالت ريشه در محروميت بشر از عدالت در صحنههاي مختلف زندگي و خم شدن کمر او زير بار ستمهاي ناروايي است که در طول تاريخ تحمل کرده است.
شايد به همين جهت باشد که اديان الهي بشارت به اجراي عدالت در آخر الزمان را دادهند « وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» [1]
واقعیت اما تلخ :
. حضرت در پايان صورت قباله اي عبرت خيز براي خانه هايي چونان خانۀ شريح مي نگارد تا براي هميشه سرچشمه بيداري و كليد هشياري و عبرت انگيزي ماندگار بماند .
خريدار : بنده اي ذليل فروشنده : مرده ي آماده كوچ مورد معامله : خانه اي از گولستان و فريب آباد دنيا
در آینه نگاه امام (ع):
جالب اينكه حضرت در بيان ديگري به تحليل شخصيت دنيا مداران پرداخته و اين پيام روشن را فرا روی، انديشه آدميان قرار داده است كه هر كس درگذراين جهان و جدّي بودن حساب الهي را فراموش كند به هر مسيري راه بپويد به فساد مي آلايد و چونان مرغي مي شود كه دنيا او را شكار خود ساخته و او را از پرواز كه ويژگي اصلي اوست انداخته و در دام خود اسير كرده است حضرت در مورد اينان در برابر بيداران آخرت « كه در پايان بدانها پرداخته » فرموده است : و الناس علي اربعة اصناف ... مردم « دنيامدار » چهار دسته اند : دسته اوّل آنانكه در پي فساد نمي روند چون توان وعرضه آن را ندارند
من كيستم؟
امروزه اصول اساسي اين پرسش درقلمرو دانشي مورد بررسي و پژوهش است كه به انسان شناسي شهرت دارد ، چنانچه پاسخ اين سوال را از آموزه هاي ديني بخواهيم ممكن است همانطور كه پيشتر اشاره شد برابر آيات الهي به ما بگويند: تو خليفه خدا در زمين هستي « سوره بقره/30 و اعراف /69 و انعام /165 و يونس /14، 73 و فاطر /39 و ... » ازاين آيات و ديگر مواردي كه در شأن آدم و فرزندان او درقرآن ديده مي شود ما بدين تصور نزديك مي شويم كه آري آدميان خليفۀ خدا در زمين هستند و مورد كرامت ويژه خداوند قرار دارند[1] و به هر حال آفريدگاني عزيز در پيشگاه آفريدگار هستي به شمار مي روند . [2] حال اگر در روشني دلالت آيات خلافت انسان و گسترۀ آن هم براي كسي تأملي باشد [3] باري در كرامت اين پديدۀ احسن التقويم در دستگاه آفرينش خداوندي[4] نمي توان ترديدي روا داشت .
اميرالمؤمنين علي عليهالسلام الگوي همیشگی است كه ميتوان همه كمالات را در او سراغ گرفت و بدانها اقتدا كرد. آن حضرت نه تنها از آنِ شيعيان كه الگوي همه مسلمانان و جمله آزادگان است. امام علي عليهالسلام، تجسم ارزشهاي ديني و اسلام مجسّم است، انساني در اوج عرفان، عبادت، سلوك و در عين حال سياستمدار و جامعهساز. شدت عمل را با رحمت و عطوفت به مؤمنان آموخت؛ اهل مداهنه نبود و هيچگاه حقيقت را قرباني مصلحت نكرد. كتاب فضل علي عليهالسلام چندان پربرگوبار است كه براي خواندن آن چند نقدِ عمر بايد و تنها ميتوان شمهاي از فضايل ناپيداي علوي را واكاويد و پيش روي همگان نهاد.
تعداد صفحات : 7