برگرفته از کتابی به همین عنوان نوشته
"محمد خاقانى"
برگرفته از کتابی به همین عنوان نوشته
"محمد خاقانى"
چکیده
در عمق افکار و عقاید مولوی و گفته های او در مثنوی، نوعی ارادت و محبت به امیر مؤمنان علی (ع) و خاندان پیغمبر اکرم (ص) وجود دارد. آراستن سخن به گوهر های گنجینۀ کلام مولا و نقل و اخذ تعداد قابل ملاحظه ای از اقوال آن امام، صرفاً برای استناد و استشهاد و یا به قصد نشان دادن علم و فضل نیست، بلکه این همه تعظیم و تمجید، در قالب حکایات و ذکر اقوال، بیانگر تولی و محبت بسیار این شاعر به مولا و حاکی از افق گستردۀ اندیشه تابناک و عمق و گسترة نظر و وسعت دید و رشد و کمال روحی مولاناست.
این نوشته تبیین دیدگاه مولانا در مورد امیر مؤمنان و بازنمایی جلوه هایی از کلام آن امام است که آشکارا و یا به تلمیح و اشاره در مثنوی آمده و سبب جاودانگی اندیشه های بلند این شاعر گردیده است.
اميرالمؤمنين علي عليهالسلام الگوي همیشگی است كه ميتوان همه كمالات را در او سراغ گرفت و بدانها اقتدا كرد. آن حضرت نهتنها از آنِ شيعيان كه الگوي همه مسلمانان و جمله آزادگان است. امام علي عليهالسلام، تجسم ارزشهاي ديني و اسلام مجسّم است، انساني در اوج عرفان، عبادت، سلوك و در عين حال سياستمدار و جامعهساز. شدت عمل را با رحمت و عطوفت به مؤمنان آموخت؛ اهل مداهنه نبود و هيچگاه حقيقت را قرباني مصلحت نكرد. كتاب فضل علي عليهالسلام چندان پربرگوبار است كه براي خواندن آن چند نقدِ عمر بايد و تنها ميتوان شمهاي از فضايل ناپيداي علوي را واكاويد و پيش روي همگان نهاد.
قانون جذب و دفع :
قانون " جذب و دفع " يكقانون عمومی است كه بر سرتاسر نظام آفرينش حكومت میكند . از نظر جوامع علمی امروزبشر مسلم است كه هيچ ذرهای از ذرات جهان هستی از دائره حكومت جاذبه عمومی خارجنبوده و همه محكوم آنند . از بزرگترين اجسام و اجرام عالم تا كوچكترين ذرات آندارای اين نيروی مرموز به نام نيروی جاذبه هستند و هم به نحوی تحت تأثير آنمیباشند
بشر دورانهای باستان به جاذبه عمومی جهان پی نبرده بود و ليكن به وجودجاذبه در برخی اجسام پی برده بود و بعضی از اشياء را سمبل آن میدانست ، چونمغناطيس و كهربا . تازه ، ارتباط جاذبی آنها را نسبت به همه چيز نمیدانست بلكه بهيك ارتباط خاصی رسيده بود ، ارتباط مغناطيس و آهن ، كهربا و كاه
وَ لَقَدْ مَكَّنَّا هُمْ فيمَآ اِنْ مَكَّنَّكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَ أَبْصَارًا وَ أَفْئدَةً فَمَآ أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لآ أَبْصَارُهُمْ وَ لآ أَفئدَتُهُم مِنْ شئ إًِّذْ كَانوُا يَجْحَدوُنَ بِأَيَاتِ اللَّهِ وَ حَاقَ بِهِمْ مَا كَانوُا بِهِ يَسْتَهْزِؤنَ؛
و به آن قوم (عاد) تمكين و قوّتى داديم كه شما امّت را چنان نيروى بدنى نداديم وبا آنكه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرك قرار داديم، هيچ اين قواى مدركه آنها را از عذاب نرهانيد. بدينجهت كه آيات خدا را انكار مىكردند و آنچه را كه استهزا كردند به آنها فرارسيد.
اقسام عدالت
پس از بررسي اين موضوع که عدالت در ضمن برخورداري از اهميت فوق العاده نه اولين اصل در برقراري روابط بين انساني است نه آخرين آنها، در اين جا به بررسي انواع عدالت در مقام اجرا و تحقق خارجي و زواياي آن پرداخته و آنرا در سه بخش مورد بحث و بررسي قرار خواهيم داد: عدالت در برخورد مردم با یکدیگر(عدالت اجتماعی)- عدالت کارگزاران با مردم(عدالت سیاسی)- عدالت رهبران با کارگزاران حکومت(عدالت اداری)
مقدمه :عدالت آرماني گمشده
بشر امروز و ديروز تشنه اجراي عدالت بوده و هست بگونهاي که اين موضوع به يک آرمان بشری تبدیل شد که موانع بسیاری از قبیل جهل و بیخبری وخود کامه گی در تحقق آن وجود دارد .شايد دليل اين همه تشنگي و عشق به عدالت ريشه در محروميت بشر از عدالت در صحنههاي مختلف زندگي و خم شدن کمر او زير بار ستمهاي ناروايي است که در طول تاريخ تحمل کرده است.
شايد به همين جهت باشد که اديان الهي بشارت به اجراي عدالت در آخر الزمان را دادهند « وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» [1]
تعداد صفحات : 2