ارتباط خداوند با انسان
قبل از ورورد به بحث ارتباط انسان با خدا در نهج البلاغه لازم است ابتدا ارتباط خداوند با او بررسی شود.امام(ع) در باره میفرماید: الحمدلله المتجلی لخلقه بخلقه[1] کلّ شی خاشع له کلّ شی قائم به[2] . مع کلّ شی لا بمقارنه و غیر کلّ شی لا بمزایله[3] فا نّا لله و انا الیه راجعون [4] ستایش خدای را که با آفرینش خود برای خلق خود تجلّی نمود. همه اشیاءبرای او فروتن و هرچیزی به او قائم است با همه اشیاء هست امّا نه قرینشان و بیگانه از همه اشیاء است امّا نه دور از هم.پس همه مابرای اوئیم و همه ما به سوی او باز گشت مینماییم.
1- ارتباط وجودی (معیّت قیومی)
خداوند مبدأ هستی و هستی همه موجودات قائم به اوست و همه اشیاء در مقام وجود و عالم تکوین نسبت به خالق و آفریننده خود فروتن و عبد محض اند[5] و همه از اویند و به سوی او بازگشت می نمایند بنابر این خداوند با همه موجودات رابطه وجودی (معیت قیومی ) دارد و آنان در مقام وجود و بقا و وصول به غایتشان نیازمند اویند. که عین نیاز و ربط به خالق خویش البته به نحو قیام صدوری نه قیام عروضی.[6]
2- ارتباط هدایت تکوینی )ربوبی)
خداوند موجودات را عبث نیافرید .گرچه خود از داشتن هر هدفی منزّه است ولی برای مخلوقات غایت و هدفی قرار داده است و آنان را به سوی غایتشان هدایت می نماید[7] :
الحمدلله الذی الیه مصائرالخلق و عواقب الامور [8]فبانت الاشیاء منه بالخضوع له و الرجوع الیه[9]
او غایت همه اشیاء است و همه به سوی او که ربّ العالمین است در حرکت اند یعنی هدایت تکوینی همه عالمیان به دست اوست[10].
3- ارتباط هدایت تشریعی خداوند با انسان
اگرچه انسان از مرحله ای از وجودش تحت هدایت تکوینی رب العالمین است لیکن به دلیل جایگاه ویژه اش در میان موجودات و بهره مند بودن از کرامت اختیار و اراده و نیروی عقلانی از هدایت خاصی که متناسب این جایگاه بلند است اختصاص یافت
واصطفی سبحانه من ولده (آدم) اخذ الوحی میثاقهم و علی تبلیغ الرسالة امانتهم لمّا بدلّ اکثر خلقه عهدالله الیهم فجهلوا حقّه و اتخذوا الانداد معه واجتالتهم الشیاطین عن معرفته و اقتطعتهم عن عبادته فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته....و یثیروا دفائن العقول..[11].
الحمدلله الذی شرع الاسلام فسهّل شرائعه لمن ورده و اعزّ ارکانه علی من غالبه فجعله امناً لمن عقله و سلماً لمن دخله برهاناً لمن تکلّم به ...[12].
سپس خداوند بر اساس لطف بیکران خود انسان را به این ارتباط ویژه فرا خوانده است و از انسان خواسته تا با بهره گیری از این هدایت تشریعی با مبدأ هستی خویش مرتبط گردد و به کمال شایسته ی خود نائل شود
بعث الله رسله بما خصّهم به من وحیه و جعلهم حجّة له علی خلقه ... فدعاهم بلسان الصدق الی سبیل الحق ... [13]
4 -ارتباط ولائی
اگر انسان از هدایت تشریعی استفاده درستی داشته باشد به مرتبه ای از قرب الهی میرسد که به شهود حقّ تعالی نائل ومشمول هدایت ویژه تکوینی خواهد شد که در بحث ارتباط شهودی بیان خواهد شد.
اکنون که ارتباط وجودی ( معیت قیومی ) و هدایت تکوینی و تشریعی خدای مهربان و آفریدگار حکیم را دانستیم به ارتباط انسان و پاسخ او به این الطاف الهی را مورد بررسی قرار میدهیم
اقسام ارتباط انسان با خدا :
انسان ها به دلیل نیروی اراده و قدرت انتخاب وانتخاب های متفاوت علاوه بر ارتباط تکوینی با خدای خود ارتباطهای دیگری رقم زده اند که دانستن آن در شناخت ارتباط درست سهمی به سزا دارد.
1-ارتباط وجودی ( فقر ذاتی )
همانگونه که خداوند با همه ی مخلوقاتش معیّت وجودی و قیّومی و ربوبی دارد ، انسان نیز همانند همه ی موجودات نه تنها با خدایش مرتبط است که عین ربط با اوست ( یا ایّها الناس انتم الفقراء الی الله )[14] که در دعای مذکور اشاره شد:اللهم ...بی فاقة الیک لایجبرمسکنتها الاّ فضلک.
با تحلیل امکان فقری این حقیقت آشکار میشود که عالم امکان که معلول و مجعول اوست دارای ذات و حقیقتی مستقل از او که با وی مرتبط باشد نیست که هستی آنها عین فقر و ربط محض به حق تعالی میباشد . بر این اساس چیزی که عین ربط به دیگری باشد قابل شهود استقلالی نیست[15] که بحث آن در ارتباط وجودی خدا با انسان گذشت که انسان به جزء جلوه ی خدا نیست که فرمود :
الحمد لله المتجلّی لخلقه بخلقه[16] کلّ شئ قائم به[17] انسان همانند همه ی موجودات آینه ی خدا نما است . اگر رابطه ی صورت مرآتی با صاحب صورت دانسته شد ، فهم رابطه فقر ذاتی موجودات با ذات بی نیاز خداوند آسان خواهد شد [18]آنگاه باچنین معرفتی کی انسان غیر خدا جوید.
باد خشم و باد شهوت باد آز برد او را که نبود اهل نیاز[19]
2-ارتباط ارادی( اختیاری) انسان با خدا :
انسان به گواهی قرآن برترین و گرامی ترین موجود صاحب اراده و نیروی عقلانیت است (لقد کرّمنا بنی آدم....)[20] بنا براین هدایت وی باید متناسب توان و استعدادهای او باشد که همان هدایت تشریعی است که تحقّق آن مشروط به خواست و اراده ی انسان است . لذا بسیاری از انسان ها جواب مثبت نداده اند و در این مقام از روی ستم و نادانی ارتباط دیگری را با خدای خود رقم زده اند که از دیدگاه امام علی – علیه السلام در نهج البلاغه به دو قسم ارتباط ظالمانه و ارتباط حسنه تقسیم میشود .
1-2-ارتباط ظالمانه ( هبوطی )
انسان بدون شناخت حقیقت خود و به دلیل پی نبردن به فقرذاتی خویش بجای ارتباط صحیح و حسنه با مبدأ هستی خود برای نیل به سعادتش، به انکار و کفر و شرک و عناد با خدای مهربان برآمد و ارتباط ظالمانه با خدا رقم زد و زمینه ی هبوط ( سقوط ) خود را فراهم کرد . [21]
الا انّ الظلم ثلاثه فظلم لایغفر و ظلم لا یترک و ظلم مغفور لا یطلب فأمّا الظلم الّذی لایغفر فالشرک بالله ... [22]
الکفر علی اربع دعائم : علی التعمق و التنازع و الزیغ و الشقاق فمن تعمّق لم یتب الی الحقّ و من کثر نزاعه بالجهل دام عماه عن الحقّ و من زاغ ساءت عنده الحسنه و حسنت عنده السیّئه ...[23]
در فرهنگ نهج البلاغه شرک مفهومی وسیع دارد که علاوه بر شرک در ذات حقّ تعالی شرک در عبادت که در قالب دیگر ادیان در این عصر و نحله های دینی خود ساخته و عرفان های نو ظهور و غیره را شامل میشود که خارج از چهار چوب آئین مورد قبول خدا است .
انّ من عزائم الله فی الذکر الحکیم الّتی علیها یثیب و یعاقب و لها یرضی و یسخط انّه لاینفع عبداً و ان اجهد نفسه و اخلص فعله ان یخرج من الدنیا لاقیاً ربّه بخصلة من هذه الخصال لم یتب منها أن یشرک بالله فیما افترض علیه من عبادته ... [24]
از جمله قوانین مهم الهی در قرآن که پاداش و کیفر وخشنودی وخشم خداوند بر اساس آن میباشد این است که اگر کسی هر چند خود را به زحمت بیاندازد ودر کار خود اخلاص بورزد واز دنیا خارج شود وخدایش را ملاقات نماید در حالیکه یکی از این خصلتها در وی باشدکه از آن توبه نکرده است سودی بحالش نخواهد داشت اینکه در عبادتی که خداوند بر او واجب ساخته است برایش شریکی قراردهد....
ارتباط با خدا آنگاه عبادت و عامل قرب محسوب میشود که مورد قبول معبود واقع گردد . اگر انسان به دنبال ارتباط با مبدأ هستی میباشد، باید رضایت او را تحصیل کند نه آنکه آنچه خود میپسندد بر معبود تحمیل کند که کاری بی حاصل است .
فمن یبتغ غیر الاسلام دیناً تتحقّق شقوته و تنقصم عروته و تعظم کبوته و یکن مآبه الی الحزن الطویل و العذاب الوبیل .[25]که بر گرفته از آیه ی شریفه : « من یبتغ غیر الاسلام دینا فلا یقبل منه »[26]می باشد.
[1]خطبه 108
[2] خطبه 109
[3] خطبه 1/7
[4] خطبه 129 و 202 و حکمت 99 اقتباس از آیه 156 بقره
[5]مریم 93
[6]به براهین اثبات خدا تالیف استاد آیه اله جوادی آملی برهان امکان فقری و شرح موضوعی نهج البلاغه معارف توحیدی ج1 تالیف سید علی طباطبایی
[7]طه 50
[8]خطبه 182
[9]خطبه 152 س4
[10]خطبه 91 س 22
[11]خطبه 1/ س 34-37
[12]خطبه 106/س1
[13] خطبه 144/ 1-2
[14] فاطر 15
[16]- خطبه 108/ 1
[17]- خطبه 109/ 1
[18]- شرح موضوعی نهج البلاغه معارف توحیدی ج 1 تألیف سید علی طباطبایی
[19] -مثنوی دفتر اول ص 208
[20]-اسراء/70
[21] - هبوط ازجمله واهبطه الی دار البلیّة خ 1س 33وخ91س82وجمله ملا یهبط وملا یعرج خ 197س4 گرفته شد
[22]- خطبه 176/ 31
[23]- حکمت 31/ 9-11
[24]- خطبه 153/ 9-10
[25]- خطبه 161/ 4:
[26]- آل عمران 83
نویسنده :
سید کمال الدین عمادی