الف:طرح رسول :
دین طرحی است که رسول خدا برای انسان ها ازمحبوب به ارمغان آورده است . و با روش و سنتی روشن آنرا ارائه داده است . پرسشی که مطرح است این است که کلیت این طرح چیست ؟ و از کجا شروع می شود ؟
آیا دین صرفا مجموعه ای از بایدها و نبایدها است ؟ همچون امر و نهی پدران به فرزندانشان و ارتشیان به سربازان؟ یا اینکه مجموعه ای از توصیه ها و نصیحت های اخلاقی و عاطفی است؟ اگر چنین است پس مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزانت . به هیچ چیز کاری نداشته باش و هر کاری دوست داری بکن و هرزگاهی روزهای یک شنبه را فراموش نکن ؟یعنی آنچه پیرزن ها می گویند و آنچه دیگران آن را افیون توده ها می خوانند؟!
آیا رسول از روز اول با تهدید وارد می شود یا راه تشویق را پیش می گیرد و بهشت را وعده می دهد و یا به تلقین و ذکر و تسبیح بسنده می کند و یا با روش دیگری ؟ بی شک طرح رسول با این نگاه های عاطفی و دستوری متفاوت و بالاترآنکه مخالف است و حتی چنین تحلیلی را ازدین بر نمی تابد که گفته شود اسلام محمدی مجموعه "اخلاق "و "عقائد" و "احکام "است . که رسول طرحی فراتر در این عالم در افکنده است که هم فراگیر است و به ابعاد انسان و همه نیازهای او توجه دارد و هم از انسجام درونی و هماهنگی پخته ای برخوردارست و تا بی نهایت را جلو روی انسان می گشاید .طرح اسلام محمدی(ص) از معرفت شروع می شود و در قلب جا می گیرد و با دل ها پیوند می خورد و جوارح و اعضاء انسان را به حرکت وا می دارد و مثلث "معارف " ، " عقائد " و " نظامات " را تشکیل می دهد . رسول با آزادی و طرح سؤال ، فکر انسان ها را به کار می گیرد و از آنها می خواهد که با تعقل و سنجش همراه شوند و به شناخت ها و شهود ها برسند . آنگاه خیرها و خوبی ها و بهترین را انتخاب کنند و به این خوبی ها عشق بورزند و آنها را با قلب خود پیوند بزنند و عقائد خود را شکل دهند و بر اساس این شناخت و عقیده و این شهود و عشق و محبت ، اقدام کنند و به اطاعت و تقوی گردن نهند و حرکت های خود را نظام مند کنند و حوزه های مختلف زندگی فردی و جمعی ؛ معرفتی ، تربیتی و اخلاقی ، و اجتماعی و حکومتی و سیاسی و اقتصادی ، خود را سامان دهند .
در این نگاه ، شناخت های برخاسته از تفکر و تعقل با احساس و عشق گره می خورد و به عمل تبدیل می شود و"اسلام "و"ایمان"و"تقوی" را شکل می دهد و در قالب خطی و هندسی آن اینگونه ترسیم می شود [1]
معارف مجموعه ی ازبیّنات و روشنگری ها وحکمت ها و موعظه هایست که رسول خدا (ص) برای انسان ها تبین می کند و زمینه انتخاب آنها را فراهم می نماید که مهمترین آنها به ترتیب اولویت عبارتند از : 1 – انسان شناسی 2 – خداشناسی 3 – هستی شناسی 4 - معاد شناسی 5 – رسالت 6 – امامت 7– شناخت دنیا
ب: نقش امام بعد از رسول
امام تداوم دهنده رسول و علی(ع) نفس نبی به طور مشخص رسالتش در راستای تبین و بیان و اجرای دین رسول و طرح او خلاصه می شود . تنها اوست که می تواند براجرای دقیق آن نظارت کند و از آنچه رسول عرضه داشته ، حفاظت و نگه داری و پاسداری نماید و روش او نیز همان روش رسول است . به همین جهت است که خود امام می فرماید : أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ الْأَنْبِيَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُم[2] ْ
و با همین نگاه خطبه می خواند و نامه می نویسد و حکمت می گوید. که بخشی از این مجموعه را سید رضی که ستاره درخشان علم و ادب و سیاست و وارستگی و آزاده گی عصر خویش هست در کتابی تحت عنوان نهج البلاغه گرد آوری کرده است .که در آن کمتر از احکام و امور تعبدی سخن به میان آمده است و جهتش نیز روشن است که جامعه علی در زمان این سخنان جامعه ای قهقرائی و جاهلی است ؛ جاهلیت ثانی و جاهلیت مدرن در قالب تمدن و تدین در تار و پود مسلمین نفوذ کرده است ؛ چنانچه خود حضرت به این جاهلیت اشاره دارند و می فرماید : شما بعد از هجرت از جهت فکری به سطح بادیه نشینی برگشتید و بعد از موالات و عهده داری و مسئولیت پذیری همراه عشق و محبت احزابی شدید متفرق و معاند و رقیب . علقه و پیوند تان به اسلام تنها به اسم و ظاهر آن خلاصه می شود[3] .از عشق و عقیده و ایمان تنها اسم آن را می شناسید از آتش جهنم می گویید ولی اهل آتش شدن را عیب نمی دانید گویا قصد جدی شما وارونه و واژگون کردن اسلام است و بس !!