3-3-نقش و شغل
بر اساس این درک بلا واسطه از تقدیر و ترکیب آدمی ، نقش و شغل او در هستی مشخص می شود که بر اساس ترکیب نقش او می شود حرکت و تقوی و عبودیت و در صراط بودن و به سوی نور با خروج از ظلمت ها در پرواز دائم بودن .
و بر اساس تقدیر و میزان توانایی و اولویت ها ، شغل او معلوم می گردد که با توجه به صراط و عبودیت نوع عبادت ها و سبیل ها به عنوان مهمترین کار آدم انتخاب می گردد .
از آنجا که ترکیب استعدادها در همه مساوی است نقش همه آدم ها اعم از زن و مرد و سیاه و سفید و عرب و عجم نیز مساوی می باشد و همه وظیفه دارند که در این هستی به سوی بی نهایت و رشد ، به وجود خود جهت دهند و صالح و مصلح شوند . و با نشاندن عظمت حق در وجودشان آن را حاکم بگیرند و در عرصه ای اندیشه خدایان موهوم ودر درونشان بت نفس و در جامعه ظاغوت را در هم بشکنند تا در تمام شئون حیاتش توحید تجلّی کند .
ولی از آنجا که انسان ها در تقدیر و مقدار استعداد ها و امکانات مساوی نیستند شغل آنها متفاوت می شود و نه تنها زن ها با مردها تفاوت دارند که مردها با مردها هم متفاوت هستند . و این تفاوت ها هیچ امتیازی را برای کسی ایجاد نمی کند و هیچ افتخاری را در پی ندارد ؛ چون اینها هیچ کدام را خود شخص ایجاد نکرده است تا مالک آنها باشد و به آنها افتخار کند و تنها آنچه مایه افتخار آدمی است و انسان مالک آن است ، سعی اوست ؛ که لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى[1] . و سعی نه سرمایه است و نه سود آن. و سعی ،نسبت سود به سرمایه است و انسانی که با سرمایه یک میلیون تومانی پنجاه هزار تومان انفاق میکند و دیگری با سرمایه صد هزار تومانی ،ده هزار تومان ، گرچه اوّلِی پنج برابر دوّمی انفاق کرده است ولی سعی دوّمی بیشتر ونزد خدا مقرّب تراست زیرا که او ده درصد مالش در راه خدا داده است امّا اوّلی پنج درصد مال خود به مستمندان داده است واین عدالت خداست که از هر کس به مقداری که داده می خواهد ؛ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ مااتاها[2] و بر این اساس حتی انبیاء و اولیاء الهی مساوی نیستند و مقامات و درجات متفاوتی به میزان سعیشان دارند .
با توجه به همین بینش است که امام در اولین خطبه اش بعد از بیعت مردم با او می فرماید : شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ[3] در جلو روی آدمی ،بهشت و جهنمی قرار دارد که انسان مجبور به حرکت به سوی یکی از آن دو هست ، چنین انسانی نمی تواند بی تفاوت و بی کار باشد که باید مشغول شود و به مسئولیت ها ی خود روی بیاورد و خود را در برابرخدا وند نسبت به همه انسان ها وهمه موجودات هستی وحتّی حیوانات ،مسئول بداند ؛ اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لَاتَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْه [4]
و در این اشتغال و اهتمام باید سعی و سرعت و اعتدال را داشته باشد تا بتواند به سلامت این همه عوالم بگذرد و در بهشت امن سکنی گزیند و گرنه با همه عشقش به حرکت و حق ، اگر کند برود ، تنها برای او امیدی باقی می ماند و اگر کوتاهی کند و به همین معرفت دل خوش کند و اقدام نکند در چاه ویل جهنم سقوط خواهد کرد ؛ سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَى.
خلاصه
انسان با تفکر در خویش به سه درک مهم می رسد ؛ درک وضعیت که او را به توحید می رساند . و درک تقدیر که اندازه و ارزش و استمرار و معاد را نشان می دهد .
و درک ترکیب که نقش او را در هستی نشان می دهد که برای حرکت به سمت عالی که همان رشد و عبودیت و تقوی است آفریده شده است .
انسان ها چون از ترکیب مساوی برخوردارند نقش همه آنها با هم مساویست ولی چون تقدیرشان مساوی نیست شغلشان متفاوت است. وملاک ارزش گذاری شغل ها نیز سعی آدمی است نه سرمایه و سود .
:نویسنده
سید عبدالمجید فلسفییان
[1] - نجم : 39
[2] - الطلاق : 7
[3] - خطبه : 16
[4] - خطبه : 167